سوسک برگخوار صنوبر در منطقه کاکارضا استان لرستان: کرایزوملا پوپولی یا ک. سالیستی؟ |
کد مقاله : 1156-FRPCC |
نویسندگان |
اسداله حسینی چگنی *1، مجید توکلی2 1عضو هیئت علمی دانشگاه 2عضو هیات علمی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان لرستان |
چکیده مقاله |
از گذشته تشخیص دقیق دو گونه سوسک برگخوار صنوبر جنس Chrysomela (= Melasoma) آفت صنوبر دارای ابهام بوده است. ضرورت شناسایی مولکولی سوسکهای قرمز برگی گونه C. saliceti و گونه C. populi به علت مشابهت ریخت شناسی و نزدیکی زیست بوم این دو گونه در منطقه صنوبرکاری حاشیه رودخانه کاکارضا استان لرستان تا اطراف بروجرد و دربند ازنا همواره وجود داشته است. نمونه سوسک در حال تغذیه از برگ درختان صنوبر در منطقه کاکارضا در سال 1398 جمع آوری شد و به روش مولکولی مورد بررسی با دو ناحیه ژنی میتوکندریایی شامل زیرواحد بزرگ ریبوزم میتوکندری (16S rRNA) و ژن بارکدینگ (COI) قرار گرفت. محصول توالییابی شامل قطعات به ترتیب 835 و 646 جفت بازی برای این دو ژن بود. تحلیل درخت فیلوژنتیک نشان داد که علی رغم کمبود توالیهای 16S rRNA مربوط به گونههای مختلف جنس کرایزوملا در بانک ژن، اما با وجود توالیهای بیشتری از ژن COI، از این رو این ژن توان تفکیک بهتری برای تشخیص دو گونه C. saliceti و گونه C. populi به همراه خواهد داشت. بر اساس ژن COI، 12 درصد فاصله ژنتیکی بین کلادهای ژنتیکی مخلوط پوپولی / سالیستی (شامل توالی ما) و دو کلاد فقط پوپولی و بر اساس ژن 16S rRNA، به ترتیب پنج و دو درصد تفاوت بین توالی ما و توالیهای ژنوم کامل میتوکندریایی پوپولی (با شماره دسترسی بانک ژن: KX087258) و پوپولی (ش.د. ب. ژ.: MK049852) وجود دارد. به نظر میرسد نمونه مطالعه حاضر همان گونه C. saliceti باشد که در مطالعه قبلی در همین منطقه جمعآوری و با روش مورفولوژیک شناسایی شده است و این نتیجه تأییدی بر آن شناسایی قلمداد میشود. با تشخیص این گونه و تفکیک آن از گونه بسیار نزدیک C. populi، ارائه راهکارهای مدیریت و اقدامات بعدی جهت کنترل این آفت در منطقه با اطمینان بیشتری صورت خواهد گرفت. به طور کلی روش مولکولی چندژنی در مواجهه با آفات جنگلی به منظور ابهامزدایی از تشخیصهای مرسوم ریخت شناسی توصیه میشود. |
کلیدواژه ها |
ایران، آفت، ملازوما، توالییابی، ژن، فیلوژنتیک |
وضعیت: چکیده برای ارائه به صورت پوستر پذیرفته شده است |